معنی پروردن، باراوردن، زاییدن، بدنیااوردن، تولید کردن تربیت کردن، فرزند، اولاد، اعقاب، جنس، نوع، گونه, معنی پروردن، باراوردن، زاییدن، بدنیااوردن، تولید کردن تربیت کردن، فرزند، اولاد، اعقاب، جنس، نوع، گونه, معنی /cmcbj، fاcاmcbj، xاddbj، fbjdااmcbj، تmgdb lcbj تcfdت lcbj، tcxjb، اmgاb، اurاf، [js، jmu، ;mji, معنی اصطلاح پروردن، باراوردن، زاییدن، بدنیااوردن، تولید کردن تربیت کردن، فرزند، اولاد، اعقاب، جنس، نوع، گونه, معادل پروردن، باراوردن، زاییدن، بدنیااوردن، تولید کردن تربیت کردن، فرزند، اولاد، اعقاب، جنس، نوع، گونه, پروردن، باراوردن، زاییدن، بدنیااوردن، تولید کردن تربیت کردن، فرزند، اولاد، اعقاب، جنس، نوع، گونه چی میشه؟, پروردن، باراوردن، زاییدن، بدنیااوردن، تولید کردن تربیت کردن، فرزند، اولاد، اعقاب، جنس، نوع، گونه یعنی چی؟, پروردن، باراوردن، زاییدن، بدنیااوردن، تولید کردن تربیت کردن، فرزند، اولاد، اعقاب، جنس، نوع، گونه synonym, پروردن، باراوردن، زاییدن، بدنیااوردن، تولید کردن تربیت کردن، فرزند، اولاد، اعقاب، جنس، نوع، گونه definition,